از تبار آسمان

ساده و پاک دلت و خدایی کن و برو زیر سقف خدا

از تبار آسمان

ساده و پاک دلت و خدایی کن و برو زیر سقف خدا

حس خوب

به نام هستی

 

Hosted image

 

جمعه بود دلم گرفته بود منتظر بودم که پدرم مثل همیشه برنامه ی رفتن به یک مکان زیارتی رو ترتیب بده. گفت که بریم شاه عبدالعظیم خیلی خوشحال شدم.برای نماز مغرب صحن امامزاده بودیم خیلی صفا داشت طبقه ی بالای صحن بودیم نرده های منبت کاری شده ی طبقه ی بالا زیبایی عجیبی داشت خلاصه نماز مغرب و عشا رو اونجا به جماعت خوندیم و بعد از نماز رفتیم زیارت بعد از خوندن زیارت نامه و زیارت کردن راس ساعت نه قرار گذاشته بودیم که همه گی دمه حوض بیرون بیاستیم برادرم هم مثل همیشه پشت سرهم تک می زد که زود باشید بیاید بریم.ای خدا این داداشم چقدر عجوله.خلاصه خیلی خوش گذشت و صفا داشت.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد